اديان يكى بودند، زيرا در خدمتِ هدفى واحد بودند: دعوت به سوى خدا و خدمتِ انسان. و اين دو، نمودهاى حقيقتى يگانهاند.
و آنگاه كه اديان در پى خدمت به خويشتن برآمدند ميانشان اختلاف بروز كرد. توجه هر دينى به خود آنقدر زياد شد كه تقريبا به فراموشىِ هدفِ اصلى انجاميد. اختلافات شدت گرفت و رنجهاى انسان فزونى يافت.
اديان يكى بودند و هدفى مشترك را پى مىگرفتند: جنگيدن در برابر خدايان زمينى و طاغوتها و يارى مستضعفان و رنجديدگان. و اين دو نيز نمودهاى حقيقتى يگانهاند. و چون اديان پيروز شدند و همراه با آنها مستضعفان نيز پيروز شدند، طاغوتها چهره عوض كردند، و براى دستيابى به غنائم از اديان پيشى گرفتند و در پى حكم راندن بر اديان به نام اديان برآمدند، و اينگونه بود كه رنج و محنت مظلومان مضاعف گشت و اديان دچار مصيبت و اختلاف شدند. هيچ نزاعى نيست مگر براى منافع سودجويان.
اديان يكى بودند، زيرا نقطه آغاز همه آنها، يعنى خدا، يكيست؛ و هدف آنها، يعنى انسان، يكيست؛ و بستر تحولات آنها، يعنى جهان هستى، يكيست! و چون هدف را فراموش كرديم و از خدمت انسان دور شديم، خدا هم ما را به حال خود گذاشت و از ما دور شد و ما به راههاى گوناگون رفتيم و به پارههاى مختلف بدل گشتيم و در پى خدمت به منافع خاص خود برآمديم و معبودهاى ديگر، غير خدا، را برگزيديم و انسان را به نابودى كشانديم.
صد ثانیه از سخرانی امام موسی صدر را بازخوانی کردم، برای فراخوان همصدا با امید
No comments:
Post a Comment