Sunday, December 25, 2011

موسی ابوالاحرار



من قبل ما يوعى الحلم فينا 
حتى قبل از اينكه از خواب و رويا بيدار شويم

دقدق بنوروا ع ليالينا

با نورش شبهايمان را نوراني كرد

ضوا العتم خله الليل نهار
با نورش شبهايمان را روز كرد

حتى نجوم العز تحكينا
حتى ستاره ها اسمان سراغ ان نور از ما گرفتند


موسى الصدر موسى ابو الاحرار 
فرياد زديم كه او موسى صدر است بيشوا و پدر همه ازادگان است

موسى المحيط الـ ما إلوا مينا
موسى اقيانوسي است بي نهايت ( بي بندر).

موسى البلاه كتير كنا صغار
موساي كه بدون و قبل از او خيلي كوچك بوديم

كبرنا على ايديه ووعينا
او ما را بزرگ و اگاه كرد

موسى يا موج البحر والبحار
موساي كه خود همزمان هم موج دريا بود هم دريا نورد ما بود

بصوتك عم تزغرد شواطينا
اي موسى با صداي توست كه ساحلهاي ما اهنگ و سرود شادي و پيروزي ميخوانند

انت سفينة نوح والكفار
شربوا كؤوس المر والكينا
تو كشتي نوح ما هستي وما را نجات دادي،ومخالفانت همه غرق شدند

وحياة غربة قلبك العطار
قسم به ان قلب خوش عطرا

وحياة ضوك يا شجر سينا
قسم به نورت

بكل خفقة قلب والله دمك صار
بخدا قسم خون تو در قلبمان جاري شد

محفور اسمك بإسامينا
اسم تو در قلب و نام ما حك شد

موسي يا موسى ارجع و خد الثار
حتى من الانذال تشفينا
اي موسى برگرد وانتقام ما را از پست فطرتان بگير و دلمان را شفا ده

ارجع ذكرنا بعلي الكرار
برگرد و خاطره علي كرار را در ما زنده كن

قله لإسرائيل ما نسينا
به اسرائيل بگو كه هنوز از يادمان نرفتي

وحياة غربة قلبك العطار
وحياة ضوك يا شجر سينا

نحنا البلاك كتير كنا صغار
كبرنا على ايديك ووعينا

می دانم که می آیی




شاعر و آهنگساز: امیر حسین سام 
خواننده: علی بیات 
ساخت ویدیو: امیر پژمان حبیبیان 
تهیه شده در امام صدر نیوز
http://imamsadr-news.com/article/1187

Wednesday, November 30, 2011

حر - شهید دکتر علی شریعتی - سخنرانی


حر - شهید دکترعلی شریعتی 

انسان در تحمل ننگ نیز استعدادی نامحدود دارد ... اما حر در این راه نیز بی استعداد است !


سخنرانی را از اینجا دانلود کنید

Sunday, November 27, 2011

ای علی ، ای حسین، و تو ای زینب !





و تو ای علی!
ای شیر! مرد خدا و مردم، ربّ‌النوع عشق و شمشیر!
ما شایستگی "شناخت ترا" از دست داده‌ایم. شناخت ترا از مغزهای ما برده‌اند،
اما "عشق ترا"، علیرغم روزگار، در عمق وجدان خویش، در پس پرده‌های دل خویش، همچنان مشتعل نگاه داشته‌ایم،
چگونه تو عاشقان خویش را در خواری رها می‌کنی!؟
تو ستمی را بر یک یهودی که در ذمّه حکومتت می‌زیست تاب نیاوردی،
و اکنون، مسلمانان را در ذمه یهود ببین! و ببین که بر آنان چه میگذرد !
ای صاحب آن بازو که "یک ضربه‌اش از عبادت هر دو جهان برتر است"
ضربه‌ای دیگر!


و اما تو ای حسین!با تو چه بگویم ؟
" شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل "

و تو ای چراغ راه، ای کشتی رهایی، ای خونی که از آن نقطه صحرا ، جاودان می‌طپی، و می‌جوشی، و در بستر زمان جاری هستی، و بر همه نسل‌ها می‌گذری، و هر زمین حاصلخیزی را سیراب خون می‌کنی، و هر بذر شایسته را، در زیر خاک ، می‌شکافی و می‌شکوفایی، و هر نهال تشنه‌ای را به برگ و بار حیات و خرمی می‌نشانی،

ای آموزگار بزرگ شهادت !
برقی از آن نور را بر این شبستان سیاه و نومید ما بیفکن، قطره‌ای از آن خون را در بستر خشکیده و نیم مرده ما جاری ساز، و تفی از آتش آن صحرای آتش خیز را به این زمستان سرد و فسرده ما ببخش.

ای که "مرگ سرخ" را برگزیدی تا عاشقانت را از "مرگ سیاه" برهانی، تا با قطره خونت، ملتی را حیات بخشی، و تاریخی را به طپش آری، و کالبد مرده و فسرده عصری را گرم کنی، و بدان جوشش و خروش زندگی و عشق و امید دهی!

ایمان ما ، ملت ما ، تاریخ فردای ما ، کالبد زمان ما
"به خون تو محتاج است "


ای زینبای زبان علی در کام! با ملت خویش حرف بزن!
ای زن ! ای که مردانگی، در رکاب تو، جوانمردی آموخت
زنان ملت ما اینان که نام تو، آتش و درد بر جانشان می‌افکند بتو محتاج‌اند.

بیش از همه وقت... "جهل" از یکسو به اسارت پنهان و ذلت تازه‌شان می‌کشاند و از خویش و از تو بیگانه‌شان می‌سازد، آنان را بر "استحمار کهنه و نو"، بر بندگی "سنتهای پوسیده" و "دعوت‌های عفن"، برملعبه سازان "تعصب قدیم" و "تفنن جدید" به نیروی فریادهائی که بر سر یک شهر- شهر قساوت و وحشت - می‌کوبیدی، و پایه‌های یک قصر - قصر جنایت و قدرت را می‌لرزاندی - بر آشوب!

تا در خویش برآشوب‌اند، و تار و پود این پرده‌های عنکبوت فریب را بدرند، و تا در برابر این طوفان برباد دهنده‌ای که وزیدن آغاز کرده است "ایستادن" را بیاموزند ، و این "ماشین هولناک" را که از آنها "بازیچه‌های جدیدی" می‌سازد، باز برای بلعیدن حریصانه آنچه سرمایه‌داری به بازار می‌آورد، برای لذت بخشیدن به هوسهای کثیف بورژوازی، برای شور آفریدن به تالارها و خلوت‌های بی‌شور و بی روح "اشرافیت جدید"، و برای سرگرمی زندگی پوچ و بی‌هدف و سرد "جامعه" رفاه در هم بشکنند، و خود را، از "حرم‌های اسارت قدیم"، و "بازارهای بی‌حرمت جدید" ، به امامت تو نجات بخشند !

ای زبان علی در کام، ای رسالت حسین بر دوش!
ای که از کربلا می‌آیی، و پیام شهیدان را، در میان هیاهوی همیشگی قداره بندان و جلادان ، همچنان به گوش تاریخ می‌رسانی،

زینب! با ما سخن بگو.
مگو بر شما چه گذشت، مگو در آن صحرای سرخ چه دیدی، مگو جنایت آنجا تا به کجا رسید، مگو خداوند، آن روز، عزیزترین و پر شکوه‌ترین ارزشها و عظمت‌هایی را که آفریده است، یکجا، در ساحل فرات، و بر روی ریگ‌زارهای تفتیده بیابان تف، چگونه به نمایش آورد، و بر فرشتگانش عرضه کرد، تا بدانند که چرا میبایست بر آدم سجده می‌کردند!؟

آری زینب !مگو که در آن جا بر شما چه رفت، مگو که دشمنان‌تان چه کردند، و دوستان‌تان چه کردند؟ آری ای پیامبر انقلاب حسین!
ما می‌دانیم، ما همه را شنیده‌ایم، تو پیام کربلا را، پیام شهیدان را به درستی گذارده‌ای،
اما بگو، ای خواهر، بگو که ما چه کنیم!؟

لحظه‌ای بنگر که ما چه می‌کشیم! دمی به ما گوش کن تا مصائب خویش را با تو باز گوییم،
با تو ای خواهر مهربان! این تو هستی که باید بر ما بگریی،
ای رسول امین برادر، که از کربلا می‌آیی و در طول تاریخ، بر همه نسل‌ها می‌گذری و پیام شهیدان را می‌رسانی،
ای که از باغهای سرخ شهادت می‌آیی و بوی گلهای نو شکفته آن دیار را، در پیراهن داری،
ای دختر علی، ای‌خواهر، ای که قافله سالار کاروان اسیرانی،

ما را نیز، در پی این قافله، با خود ببر!

                                                                                                                 برگرفته از کتاب «نیایش» مجموعه آثار ۸

حسین وارث آدم - شهید دکتر علی شریعتی - سخنرانی



حسین وارث آدم - شهید دکتر علی شریعتی

بخش نخست

بخش دوم
بخش سوم

بخش چهارم
بخش پنجم
بخش ششم

بخش هفتم و پایانی

Saturday, November 19, 2011

دین وسیله ی زندگی



دین، پیش از آنکه توشه ای برای آخرت باشد، والاترین وسیله برای زندگی ست / امام موسی صدر

Sunday, September 18, 2011

می دانم که می آیی ... برای امام موسی صدر




شاعر و آهنگساز: امیر حسین سام
 خواننده: علی بیات
ساخت ویدیو: امیر پژمان حبیبیان
تهیه شده در امام صدر نیوز
  http://imamsadr-news.com/article/1187

رستم من از خوف و رجا


درود آتشين من به روح بلند تو باد
كه از محدوده تنگ و باريك خودبيني و خودخواهي بيرون است
و جولانگاهش عظمت آسمانها و اسماء مقدس خداست.

عشق سوزان من فداي عشقت باد،
كه بزرگترين و زيباترين مشخصه وجود توست،
و ارزنده ترين چيزي است كه مرا جذب تو كرده است، 
و مقدس ترين خصيصه‌اي است كه در ميزان الهي به حساب مي‌آيد …


Wednesday, August 31, 2011

سی و سه سال گذشت ...

از ربوده شدن امام موسی صدر، ۳۳ سال گذشت ...


 Man of peace , Imam Mussa Sadr
L'homme de paix, Imam Mussa Sadr


‎33 ans est passé
12053 jours
31 Aout 1978 - 31 Aout 2011


‎33 years passed
12053 days
31 August 1978 - 31 August 2011

Friday, August 19, 2011

بمبگذاری مجاهدین خلق در خیابان خیام و شهادت ده ها تهرانی / 15 شهریور 1361

در ساعت 19/20 دقیقه دوشنبه 15شهریور 1361، هنگامی که خیابان خیام و اطراف آن مملو از جمعیتی بود که در ایستگاه‌های اتوبوس صف کشیده بودند، بمبی که توسط منافقین کار گذاشته شده بود منفجر و بر اثر آن چندین نفر کشته و دهها تن دیگر نیز به شدت زخمی شدند. خرابه‌های این انفجار توسط خبرنگاران داخلی و خارجی و نیز پروفسور حامد الگار مورد بازدید قرار گرفت.







شرح حادثه: 
در ساعت 19/20دقیقه شب، هنگامی که خیابان خیام و اطراف آن مملو از جمعیتی بود که در ایستگاه‌های اتوبوس صف کشیده بودند، بمبی که در زیر یک پل این خیابان کار گذاشته شده بود منفجر و بر اثر آن دهها نفرجزغاله و دهها نفر دیگر نیز به شدت زخمی شدند.

شدت انفجار به حدی بود که شیشه‌های ادارات و منازل اطراف آن تا شعاع چند صد متر شکست و صدای آن تقریبا در تمام تهران شنیده شد. در جریان این انفجار بیش از 7 اتومبیل به آهن‌پاره تبدیل شدند و یک اتوبوس دو طبقه نیز که در حال حرکت و مملو از جمعیت بود به آتش کشیده شد و تمام مسافران آن شهید یا مجروح شدند. این اتوبوس چند دقیقه قبل از انفجار دهها زن و کودک را که عازم نازی‌آباد بودند حمل می‌کرد. در محلی که بمب در آن منفجر شد گودالی به عمق یک و نیم متر و با وسعت 25 متر مربع تشکیل شده بود. از سوی دیگر بنا به اظهار شاهدان عینی بمب در حالی منفجر شد که خیابان خیام مملو از جمعیتی بود که تصمیم داشتند به خانه‌های خود باز گردند. همچنین بر اثر انفجار، یک مادر که فرزند خود را در بغل داشت و از پیاده‌رو در حال عبور بود تکه تکه شد.

به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی(سال 1361) حسین غزنه‌ای کارگر 26 ساله یکی از مجروحین حادثه در بیمارستان سینا گفت:
«در طبقه دوم اتوبوسی که به مقصد نازی‌آباد در حال حرکت بود نشسته بودم که نور عجیبی سراسر اتوبوس را فرا گرفت و آنگاه اتوبوس آتش گرفت، من آن وقت خودم را در حالیکه مجروح بودم به پایین پرتاب کردم. اتوبوس چند دقیقه قبل از انفجار در ایستگاه مسافر زیادی را سوار کرد به طوری که طبقه اول مملو از جمعیت بود.»

حسن جعفری شاگرد مینی‌بوس در حالی که به شدت زخمی شده بود اظهار داشت چند دقیقه پس از اینکه راننده مینی‌بوس مسافرانش را در کنار ضلع جنوبی پارک شهر پیاده کرد. انفجار رخ داد و راننده و من زخمی شدیم، ضمنا همسر و فرزند راننده نیز در مینی‌بوس بودند که من اطلاعی از حال آنها ندارم.

یکی از مغازه داران اطراف می‌گوید:
«ساعت 25/7 دقیقه در حالی که در مغازه بودم ناگهان صدای عجیبی بگوشم رسید و بعد از آن تمام در و دیوار مغازه‌ام فرو ریخت که بعدا توسط مردم به بیمارستان آورده شدم.»

در سردخانه بیمارستان سینا پیکر 7 نفر که یکی از آنها زن حامله‌ای بود و همچنین جسد یک نوجوان 16 ساله که تنها از او کفش‌هایش تشخیص داده می‌شد به چشم می‌خورد که به طور فجیعی تکه تکه شده بودند.

مجروحین حادثه بلافاصله پس از انفجار توسط آمبولانس‌ها به بیمارستان‌های سینما ، مصطفی خمینی، نجمیه، بیمارستان ژاندارمری و درمانگاه سیدالشهداء انتقال یافتند.


ابراز انزجار مردم نسبت به منافقین
هنوز صدای انفجار کاملا محو نشده بود که انبوه جمعیت به سوی محل انفجار، منطقه پر جمعیت و شلوغ پارک شهر روان شدند. اقشار مختلف مردم اعم از کاسب، اداری، محصل ، کارگر ، میوه فروش دوره گرد همه سراسیمه به سوی محل انفجار می‌دویدند. در عرض مدت کوتاهی تمامی خیابان‌های اطراف دادگستری و پارک شهر از مردم پر شد. مردم در حالی که با التهاب و خشم "فریاد مرگ بر آمریکا"، "مرگ بر منافق"، "منافق مسلح اعدام باید گردد" را سر می‌دادند .

هنوز مدتی نگذشته بود که علاوه بر مردم گروه‌های کمک رسانی، آتش نشانی و آمبولانس‌ها در حالیکه توسط مردم هدایت می‌شدند به محل حادثه رسیدند و با کمک مردم مشغول جمع‌آوری و انتقال شهدا و مجروحین شدند. فریاد خشم مرگ بر آمریکا لحظه‌ای قطع نمی‌شد. اغلب ساختمان‌های اطراف به شدت آسیب دیده بود و درختان کنار خیابان به شدت سوخته بود و در محل انفجار بمب حفره وسیعی ایجاد شده بود و لاشه‌های سوخته و له شده اتومبیل‌های سواری و مینی‌بوس‌ها و اتوبوس‌های واحد در اطراف منطقه پخش شده بود.

در میان التهاب معرکه، مردی مسن در حالیکه تکه‌های پاره بدن کودک نوپایی را در یک دست و کفش کودک را در دست دیگر داشت فریاد می زد "این سند جنایت آمریکاست" و در پی آن موج جمعیت یکپارچه فریاد مرگ بر آمریکا را آنچنان که لرزه بر اندام هر کس می‌افتاد سر می‌داد. در بیمارستان‌های اطراف محل حادثه وضع کاملا اضطراری بود و کلیه کارکنان بیمارستان جهت کمک رسانی به مجروحین و تحویل شهدای قطعه قطعه شده بسیج شده بودند.

با و جود وضع بی‌ثبات و بی‌قرار بیمارستان‌ها دست یافتن به اطلاعات دقیق ممکن نبود. از شهدا آن عده که سالم و از هم پاشیده نشده بودند تعدادی در بیمارستان سینا به چشم می‌خورد. ظاهر اغلب آنان حاکی از استضعاف و محرومیت بود و به روشنی مشخص بود که اغلب افراد کارگر و زحمت‌کش بودند که پس از یک روز زحمت و تلاش و خستگی عازم منازل خود بودند.

و اما در نگاه خسته پیرمرد میوه فروش و شاگرد مینی‌بوس و دخترک شش ساله معصوم و گریان و صدها مجروح محروم و مستضعف چه چیز را می‌توان جستجو کرد به جز تحیری عظیم از این قساوت و بی‌شرمی و نامردمی . دست و پای جدا شده و اعضای شرحه شرحه مردمان بی‌گناه شاهد چه چیزی است به جز انتقام خونین منافقین مزدور از خلق مسلمان و مستضعف. هر چند وسعت این انفجار قابل تأمل بود، لکن این اولین بار نبوده و آخرین بار نخواهد بود که کوردلان شب‌پرست در پی تهدید و ارعاب امت بیدار در صحنه بر آمدند و دیدند که در پس هر بلا و مصیبتی مردم ما آبدیده‌تر و استوارتر پیش می‌روند.


تشییع جنازه قربانیان ترور کور منافقین
پیکر پاک 15 تن از شهدای فاجعه جنایت بار منافقین با حضور چند تن از شخصیت‌های سیاسی و مذهبی کشور و در اجتماع بی‌نظیر انبوه مردم مبارز و شهید پرور تهران از محل شهادتگاه فرزندان حزب الله طی مراسم باشکوهی تشییع شد.

بر اساس این گزارش سیل امت خروشان در طول مسیر خیابان مصطفی خمینی با شعارهای "بمب ،ترور ، شکنجه دیگر اثر ندارد" - "اگر دادگاه فعال نشه، حزب‌الله دست بکار می‌شه" - "اماما ، اماما جان به فدایت فرمان بده تا بکنیم غسل شهادت" ـ "موسوی تبریزی القصاص القصاص" ـ "حسین حسین شعار ماست، شهادت افتخار ماست" ـ خواستار شدت عمل بیشتر مقامات قضایی کشور در برخورد با منافقین شدند و بر غم تحمل ضایعات اسفبار ، اراده استوار و مصمم خود را در تداوم انقلاب اسلامی و مبارزه با سر سپردگان استکبار جهانی به نمایش گذاشتند.

گروه کثیری از مردم تهران از آثار جنایت منافقین در خیابان خیام و خیابان‌های اطراف آن بازدید کردند. آثار این جنایت که بر ساختمان‌های منطقه خیابان خیام حد فاصل گلوبندک تا خیابان امام خمینی به چشم می‌خورد شامل شیشه‌های شکسته اغلب ساختمان‌های منطقه مزبور، ضایعات مختلف ساختمان و وسایل کسب و کار کسبه این منطقه می‌باشد.


سخنان وزیر کشور 
حجت‌الاسلام ناطق نوری وزیر کشور جنایت منافقین در کشتن دهها نفر از مردم بیگناه را تشریح نمود:
"قضیه شب سه‌شنبه بدین صورت بوده که مواد منفجره را به بدنه اتومبیلی تعبیه کرده بودند. قدرت تخریب این انفجار آنقدر بود که شکافی در حدود 4 متر در زمین ایجاد کرده بود و به ساختمان‌های اطراف خسارت زیادی وارد نموده است. در این انفجار عده‌ای از هم میهنان ما و امت حزب‌الله و همیشه در صحنه به شهادت رسیدند و ملت شریف ما می‌د‌انند که جلوی این خیابان و پارک شهر و خیابان جنوبی پارک شهر معمولا ایستگاه اتوبوس‌هایی است که تماما به سمت جنوب تهران حرکت می‌کنند.

حادثه در ساعت هفت و نیم رخ داده و دقیقا در مقابل صف اتوبوس شرکت واحدی که مردمش ، مستضعفترین مردم از جنوب شهر هستند. دراین حادثه بیست نفر (آخرین رقمی که به من دادند) بیست شهید داشتیم و در حدود 90 نفر مجروح که بعضی‌ها جراحتشان سحطی بوده و عده‌ای دیگر یعنی حدود 50 تا 60 نفر جراحتشان تقریبا عمیق‌تر می‌باشد.

وقتی منافقین دیدند ترور مسوولین مملکت و یا انفجار مراکز بزرگ مثل دفتر حزب جمهوری اسلامی ثمره‌ای برای آنها نداشته و انسجام و حضور ملت را بیشتر کرده طرحشان را عوض کردند و سراغ خود ملت محروم و خلق رفتند. با این هدف که اولا ایجاد رعب و وحشت در مردم کنند که این تجمع‌ها تشکیل نشود. اما مانند همیشه تحلیل‌هایشان غلط از آب درآمد . امروز شما شاهد بودید که مردم فوج فوج می‌آمدند و با شعارهای و نفرین بر این گروهک‌های امریکایی و منافقین کور برمی‌گشتند.

به نظر من این نوع کارهای منافقین حکایت از این می‌کند که اینها دیگر امید حیات در این کشور را ندارند، زیرا اگر کمترین عقل را یک گروه سیاسی داشته باشد و یک احتمال در یک میلیون بدهد که امید برگشت به اینجا را دارد و بر این ملت بخواهد حکومت بکند دست به چنین عملی نمیزند."


بازدید خبرنگاران خارجی از آثار انفجار بمب در خیابان خیام 
گروهی از خبرنگاران، فیلم‌برداران ، عکاسان و روزنامه‌نگاران خارجی مقیم تهران صبح دیروز از محل جنایات مزدوران امریکا و بمب‌گذاری شب سه شنبه (پریشب) تهران بازدید کردند.

خبرنگاران ابتداء از اتومبیل‌های سوخته شده در اثر انفجار از جمله یک اتوبوس دو طبقه شرکت واحد، یک مینی‌بوس و چندین اتومبیل سواری بازدید کرده و با یکی از مجروحان این فاجعه که دراین محل حضور داشت گفتگو کردند.

وی که صاحب یک کارگاه کوچک در نزدیک محل حادثه بود ضمن تشریح چگونگی حادثه در پاسخ به سؤالی گفت:
"من یک کارگر هستم و از صبح تا شب تلاش می‌کنم که لقمه نانی برای خانواده‌ام بدست آورم ولی توسط کسانی که ادعای طرفداری از خلق و کارگر می‌کنند. مجروح شده و دار و ندارم را از دست دادم."

در محل حادثه گروهی از امت حزب‌الله با شعارهای مرگ بر آمریکا ، مرگ بر منافق این سند جنایت آمریکا ضمن استقبال از خبرنگاران خارجی جنایات مزدوران داخلی آمریکا را محکوم کردند.

خبرنگاران همچنین در طول بازدید دو ساعته خود با حضور در مرکز پزشکی قانونی از پیکرهای سوخته شهدای این فاجعه دیدن کردند.در این محل پیکرهای سوخته و تکه تکه شده کودک و پیر و جان خبرنگاران را به شدت تحت تأثیر قرار داد.

خبرنگار روزنامه ژاپنی "ماینچی" با مشاهده پیکر از اهم پاشیده شده یک زن حامله به خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی گفت این فاجعه آنقدر هولناک است که نمی‌توانم احساسات خود را بیان کنم و تنها می‌گویم هر کس که این عمل را مرتکب شده منتفرم.

خبرنگار خبرگزاری ژاپنی "کبودو" نیز که به شدت متأثر شده بود گفت: این فاجعه بسیار وحشتناک است و من نمی‌دانم در این رابطه چه بگویم . از وی سؤال شد این تأسف را چطور بازگو خواهید کرد: گفت من در این بازدید جنازه‌های سوخته شده و تکه تکه را مشاهده کردم و مردمی را دیدم که علیه آمریکا و مخالفان جمهوری اسلامی شعار می‌دادند و ما این حادثه ار برای خوانندگان ژاپنی خود گزارش خواهیم کرد.

مادر یکی از شهدای این فاجعه که برای شناسایی فرزند خود به مرکز پزشکی قانونی مراجعه کرده بود در گفتگویی با خبرنگاران خارجی گفت:
من یک فرزند و یک داماد خود را قبلا از دست داده‌ام و امروز نیز برای شناسایی فرزنددیگرم که در این حادثه بمب‌گذاری به شهادت رسیده است به این محل آمده‌‌ام. اگر چند فرزند دیگر هم داشتم در راه خدا می‌دادم و خودم نیز جهت اعزام به جبهه و خدمت به رزمنگان اسلام ثبت نام کرده‌ام و تا آخرین قطره خون خود مقاومت خواهم کرد

در این بازدید یکی از محققان اسلامی به نام پروفسور حامد الگار که به تازگی از امریکا به ایران آمده بود نیز ضمن محکوم کردن این جنایت گفت کسانی که این عمل را انجام دادند نه تنها ضد انقلاب اسلامی هستند بلکه ضد بشرند. دشمنان انقلاب اسلامی بر این تصورند که با این اعمال خلائی در روند انقلاب اسلامی ایران ایجاد کنند که باید بگویم این اعمال انقلاب اسلامی را ثبات بیشتری می‌بخشد.

الگار ادامه داد یقینا اینگونه حوادث در پیشرفت انقلاب اسلامی تأثیر نخواهد داشت. 



Thursday, August 18, 2011

فرقه ی آفتاب پرست / مستندی از مازیار بهاری درباره مجاهدین خلق

"فرقه ی آفتاب پرست"
فیلم مستند مازیار بهاری درباره ی  مجاهدین خلق
MEK , Cult of the Chameleon



Maziar Bahari’s fascinating 2007 documentary on the Mujahedin-e Khalq, “Cult of the Chameleon,” deserves special attention given Secretary Clinton’s upcoming decision on the group’s terror designation.  The film, which was featured yesterday at a panel event assessing the ramifications of taking MEK off the terror list, is notable for its focus on the humanitarian aspect of the MEK issue.
Bahari, who appeared on yesterday’s panel along with Brian Katulis of Center for American Progress and journalist Barbara Slavin, has consistently emphasized that we must consider the individuals who have been swept into the MEK as victims of both Iranian government repression and victims of the cult’s leaders, Massoud and Maryam Rajavi (read a full summary of the event here).

Wednesday, August 17, 2011

مجاهدین خلق و ترور 16000 ایرانی


استاتوس یکی از دوستان فیس بوکی ام :

بد نه، شرم آور است که تاریخ خودت را هم ندانی. ترورهای خیابانی منافقین (مجاهدین خلق) را شنیده ایم. اما تا امشب نمی دانستم در عرض یکسال 12 هزار نفر ترور شده اند. و 16000 نفر در کل. 16000 عدد وحشتناکی است. از همان چیزهایی که اگر برای کشور دیگری بود امروز همه کودکانش هم می دانستند، اما در ایران نمی دانم چرا اینقدر انسان ارزان است!

اینها را گفتم تا حداقل با یادآوری این قربانیان، ادای دین کوچکی کرده باشم به هموطنانم.


Saturday, July 9, 2011

Mussa SADR ; 12000 days of hostage




L’homme de Paix
Imam Mussa SADR
Kidnappé par Khadafi
depuis 31 Aout 1978
12000 jours 
10 juillet 2011



Man of Peace
Imam Mussa SADR
Kidnapped by Gaddafi
since 31 august 1978
12000 days
10 july 2011

Wednesday, June 29, 2011

مبعث پیامبر - زیباترین تجربه بشری




رسالت همه‌ ی انبياء يكی است؛ و اختلاف‌ شان، تنها به «ادوار زندگی» بسته است؛ ادوار زندگی با توجه به تكامل و تكوين. جوهر انقلاب پيامبران بر ضد بت پرستی -به هر شكلی كه باشد- در مراحل و ادوار مختلف تفاوتی نمی كند؛ زيرا كه آنان رهبرانی رهايی بخشند؛ به دقيق‌ترين معانی ای كه ما امروز از اين دو واژه (رهبر و رهايی بخش) در می يابيم.

پيامبر در نبرد با شرك به از ميان رفتن ظواهر بسنده نكرد. بلكه در سنگرگاه‌ هاي آن یعنی جان‌ ها و دل‌ ها به مبارزه با آن پرداخت. و جان ها و دل ها را از نگرانيها و وسوسه ها پاك كرد. ...

متن کامل این گفتار را که مقاله‌ای از امام موسی صدر است که به مناسبت میلاد پیامبر گرامی اسلام (ص) در مجله‌ی لبنانی «النهج» در تاریخ ۱۴ سپتامبر ۱۹۶۰ -برابر با ۲۳ شهریور ۱۳۳۹- منتشر شده است، از اینجا بخوانید.

Monday, June 20, 2011

دولت عشق آمد و من ...





تو به من مجال دادی ... تا پروانه شوم ... تا بسوزم، تا نور برسانم، تا عشق بورزم، تا عشق شوم ...


شهید چمران - تاریخ شهادت : ۳۱ خرداد ۱۳۶۰


Friday, June 17, 2011

آرزو ...


زین همرهان سست عناصر دلم گرفت / شیر خدا و رستم دستانم آرزوست


Thursday, June 9, 2011

ادیان در خدمت انسان - بازخوانی صد ثانیه از سخنرانی موسی صدر







اديان يكى بودند، زيرا در خدمتِ هدفى واحد بودند: دعوت به سوى خدا و خدمتِ انسان. و اين دو، نمودهاى حقيقتى يگانه‏اند.

و آنگاه كه اديان در پى خدمت به خويشتن برآمدند ميانشان اختلاف بروز كرد. توجه هر دينى به خود آن‏قدر زياد شد كه تقريبا به فراموشىِ هدفِ اصلى انجاميد. اختلافات شدت گرفت و رنجهاى انسان فزونى يافت.

اديان يكى بودند و هدفى مشترك را پى مى‏گرفتند: جنگيدن در برابر خدايان زمينى و طاغوتها و يارى مستضعفان و رنج‏ديدگان. و اين دو نيز نمودهاى حقيقتى يگانه‏اند. و چون اديان پيروز شدند و همراه با آنها مستضعفان نيز پيروز شدند، طاغوتها چهره عوض كردند، و براى دستيابى به غنائم از اديان پيشى گرفتند و در پى حكم راندن بر اديان به نام اديان برآمدند، و اين‏گونه بود كه رنج و محنت مظلومان مضاعف گشت و اديان دچار مصيبت و اختلاف شدند. هيچ نزاعى نيست مگر براى منافع سودجويان.

اديان يكى بودند، زيرا نقطه آغاز همه آنها، يعنى خدا، يكيست؛ و هدف آنها، يعنى انسان، يكيست؛ و بستر تحولات آنها، يعنى جهان هستى، يكيست! و چون هدف را فراموش كرديم و از خدمت انسان دور شديم، خدا هم ما را به حال خود گذاشت و از ما دور شد و ما به راههاى گوناگون رفتيم و به پاره‏هاى مختلف بدل گشتيم و در پى خدمت به منافع خاص خود برآمديم و معبودهاى ديگر، غير خدا، را برگزيديم و انسان را به نابودى كشانديم.


صد ثانیه از سخرانی امام موسی صدر را بازخوانی کردم، برای فراخوان همصدا با امید 

اللهم فک کل اسیر


Tuesday, January 25, 2011

سخنرانی امام موسی صدر : درس اتحاد از قیام عاشورا









کلمه: «انسان های معاصر حسین در بالاترین جایگاه های انحراف بودند که با کجروی حکومت آغاز شد و به همه اقشار جامعه سرایت کرد و در نهایت به نفس مردم رسید و وجدان های بیدار را وادار به تسلیم کرد یا آنها را خرید و ذلیلشان کرد. حکومت ملک موروثی شد و حاکمان هر آنچه می خواستند می کردند و جهاد که یکی از دروازه های بهشت است تبدیل به راهی برای ارتزاق شد. اموال عمومی از بیت المال مسلمانان به خانه های حکام منتقل شد. افراد شایسته از مسوولیت ها برکنار شدند و گمراهان به جای آنان نشستند. اگر سلطان برکسی خشم می گرفت هیچ قیمتی برای آزادی و زندگی او وجود نداشت و یا در «مرج العذرا» کشته می شد و یا در «ربذه» تبعید یا اینکه به او افترا می زدند که حامل اندیشه دوران پیشین است. تمامی این حوادث نافرمانی ها منکرات و بدعت ها اتفاق می افتاد و تکرار می شد در حالیکه هیچ مخالف معترض و یا حتی سوال کننده ای در مقابلش وجود نداشت.»

اینها همه تفسیر مردی از فلسفه ی عاشوراست که شاید جایش این روزها در ایران ما بسیار خالی تر از همیشه است. متن و تصویر پیش رو پیام امام موسی صدر به مناسبت عاشورای حسینی به همه ی مردم لبنان اعم از شیعه و سنی و مسیحی است. امام موسی صدر، عالم ایرانی ساکن لبنان بود. وی منادی وحدت در جامعه لبنانی در برابر دشمنان انسانیت است. مسیح لبنان اکنون بیش از ۳۳ سال است که ربوده شده و از وی خبری وجود ندارد. پیام تلوزیونی وی هنوز برای جویندگان راه حق تازگی دارد.

متن سخنان امام که توسط کلمه تنظیم شده به شرح زیر است:

همچون همیشه روی سخنم با همه هموطنان لبنانی است. ای مردم لبنان در چنین ایامی در سال ۶۱ هجری، یعنی ۱۳۳۷ سال پیش، حسین (ع) فرزند علی (ع) و فاطمه (س) و نوه رسول اکرم حضرت محمد (ص) با همه یاران و خانواده اش به خاک و خون کشیده شد و پیکرهایشان بر زمین داغ و سوزان کربلا برجای ماند در حالیکه بادهای سهمگین بر آنها می وزید و زیر تابش سوزان آفتاب و شن های داغ بیابان بود و این در حالی بود که خاندانش خود را برای رفتن به سرزمین دور دست به اسیری آماده می کرد. اما در همان زمان و همان مکان انقلاب عظیمی متولد شد که تخت و تاج طاغوتیان را زیر و رو کرد و اسم و اثر آنان را از روی زمین و تاریخ محو نمود. این انقلاب که از سرزمین کربلا به پا خاست و تمامی انسان ها را در برگرفت و به دورترین نفس ها رسید تنها بخش کوچکی از پیامدهای حادثه شهادت حسین (ع) بود و شعله محدودی از آتش مشعل حسینی است که در نیمه دوم قرن اول هجری برافروخته شد.

صحنه حقیقی نبرد عاشورا صحنه ارزش های انسانی ای است که نمی توان از ایمان جدایشان کرد و آثار آن همواره با انسان است هر کجا که باشد دیوارهای زندان نفسش را خراب می کند و روابطش را با همنوعانش از نو می سازد و وجودی از او می سازد که برتر از چارچوب زمان و مکان و فراتر از همه امکانات و توانمندی هایش است.

شهادت حسین تولد ارزش ها بود. او با مرگش آنها را زنده کرد. و با خون خود آنها را سیراب کرد و بر صورت روزگار حک نمود. وقتی که قلب ها را با فاجعه شهادتش لرزاند و در اعماق قلب ها و مغزها جای گرفت.

انسان های معاصر حسین در بالاترین جایگاه های انحراف بودند که با کجروی حکومت آغاز شد و به همه اقشار جامعه سرایت کرد و در نهایت به نفس مردم رسید و وجدان های بیدار را وادار به تسلیم کرد یا آنها را خرید و ذلیلشان کرد.

حکومت ملک موروثی شد و حاکمان هر آنچه می خواستند می کردند و جهاد که یکی از دروازه های بهشت است تبدیل به راهی برای ارتزاق شد. اموال عمومی از بیت المال مسلمانان به خانه های حکام منتقل شد. افراد شایسته از مسوولیت ها برکنار شدند و گمراهان به جای آنان نشستند. اگر سلطان برکسی خشم می گرفت هیچ قیمتی برای آزادی و زندگی او وجود نداشت و یا در «مرج العذرا» کشته می شد و یا در «ربذه» تبعید یا اینکه به او افترا می زدند که حامل اندیشه دوران پیشین است. تمامی این حوادث، نافرمانی ها، منکرات و بدعت ها اتفاق می افتاد و تکرار می شد در حالیکه هیچ مخالف معترض و یا حتی سوال کننده ای در مقابلش وجود نداشت.

اما امسال و در لبنان این بزرگداشت ابعاد و اهمیت جدیدی دارد که نتیجه طبیعی همراهی تاریخ و جغرافیا در مسایل مربوط به زندگی انسانهاست. در طول بحران و درگیری های داخلی ما ارزش ها به قتلگاه رفتند. این ارزش ها همان هایی بودند که حسین با شهادتش آنها را زنده کرد. حال چگونه می توان با این بزرگداشت و ارزش های آن همراه شد و از آنها بهره برداری کرد اما در مقابل این مساله منفی یک نقطه مثبت هم وجود دارد که علیرغم ابعاد بین المللی اش کاملا لبنانی است.


شهادت حسین (ع) همزمان شده با سالگرد ولادت مسیح(ع) این روزی است که ارزش های والای معنوی را با وجود محدودیت های مادی پیش می برد تا روان ها و وجدان ها را به لرزه در آورد. این روز سرشار از مفاهیم صلح است و در حقیقت «روز صلح» است. اما از جنبه دیگری این دو مناسبت در میان زمان آغاز سال هجری و سال میلادی قرار گرفته که انگار گویی آغاز گر تاریخ نوین لبنان است که با خون و شهادت در آمیخت و به تولد صلح و شادی و عظمت آسمانی منجر شد. و این فضای بدبینی را از ما دور می کند هرچند که شرایط موجود به ما می گوید که علت سقوط ارزش ها در کنار اجساد بیگناهان در این سرزمین عزیز و علت تحولات جدید منطقه همه ناشی از درگیری ابرقدرت ها و تاثیرات جنگ سرد در این بخش از کره زمین است. پس از آن جنگی نابرابر از لحاظ سلاح و مهمات و هماهنگی و فرماندهی که اختلافات داخلی یکی از پیامدهای آن است سراسر جهان عرب را فرا گرفته است تا به برنامه ریزان جنگ سرد فرصت دهد که به هدف هایشان برسند.

ما اکنون در آستانه سالروزی هستیم که انگار هشداری است که از سوی خداوند خالق روزگار و مالک سرنوشت زمین و فرستند پیامبران که به ما در لبنان یاد می دهد چگونه این مصیبت را از بین ببریم و زخمایمان را درمان کنیم و صفوفمان را متحد سازیم تا بتوانیم با رویداد های منطقه به مقابله برخیزیم توجه و لطف خدا برای ما برنامه ای دقیق می ریزد تا در آرا و عقاید و حوادث و حتی منافع شخصی و گروهی از خود گذشت و فداکاری نشان دهیم تا ارزش ها ماندگار بمانند که یکی از آثار آن اتحاد و همبستگی است با پیدایش ارزش ها صلح در آفاق و انفس و آسمان و زمین و میان مردم متولد می شود. صلح و همزیستی سرنوشت تاریخی و حتمی مسیحیان و مسلمانان است.

چون همزیستی میان اسلام و مسیحیت حتمی است خصوصا پس از پیدایش صهیونیسم و این صهیونیسم است که بار دیگر خواستار از بین بردن فرهنگ اسلام و مسیحیت با هم و تاریخ و تمدن و ارزش های آنان است ولی این بار با دفعات قبل یک تفاوت بزرگ دارد. تحریفات و فتنه های (یهود) در طی تاریخ همواره از سوی برخی افراد و نهاد ها صورت می گرفته اما این بار کسی که دست به این کار زده حکومتی است که همه افراد و نهاد ها را در اختیار دارد و از تمامی تجربه ها و دانش پیشینیان بهره می برد

و از گمراهان در سرتاسر جهان که اکثریت انسان های کره زمین هستند کمک می گیرد. بزرگداشت های ما در این سال به خصوص در لبنان این بشارت آسمانی را برایمان به همراه دارد و این آیه های قرآن را برایمان بازگو می کند که مسیحیان نزدیک ترین مردم به مسلمانانند و مشرکان و یهودیان صهیونیست دورترین به آنها.

بزرگداشت های امسال ما را به از خود گذشتگی امر می کند تا صلح و محبت و ارزش ها متولد شوند و به اتحاد و همبستگی امر می کند تا بتوانیم از وطن و جنوب عزیز دفاع کنیم و داشته هایمان را از خطر هایی که اطرافمان را فرا گرفته حفظ کنیم

و همچنین پشتیبان برادرانمان باشیم که می خواهند به صلح عادلانه و شرافتمند دست پیدا کنند نه اینکه به صلح اسراییلی مشکوک گردن نهند و در پایان تا می توانیم از برادرانمان که برای آزادی سرزمین و عدالت می جنگند پشتیبانی کنیم و در چنین روزی از آنان بخواهیم تنها برای آزادی سرزمین و عدالت تلاش کنند. و ما در عوض قطعه قطعه قلب هایمان و اندیشه هایمان و تلاش هایمان و دعای خیرمان را تقدیمشان می کنیم.

پس ای هموطنان لبنانی، پیش بسوی از خودگذشتگی و صلح و همبستگی ملی و ساختن لبنان آزاد و رویارویی با همه آن چیزهایی که مانع دستیابی ما به آنها می شوند و یا آنکه آنها را بدنام می سازند و یا در سرچشمه خفه اشان می کنند.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته